شهید بهشتی بدون شک یکی از محوریترین یاران امام خمینی(ره) در مبارزات علیه طاغوت بود و اگر بگوییم که رهبری تشکیلات و انسجام یاران امام با مدیریت ایشان صورت میپذیرفت، اغراق نیست. شاید هیچ جملهای به رسایی تعبیری که حضرت امام خمینی در شهادت آیتالله دکتر بهشتی بیان داشتند حق […]
شهید بهشتی بدون شک یکی از محوریترین یاران امام خمینی(ره) در مبارزات علیه طاغوت بود و اگر بگوییم که رهبری تشکیلات و انسجام یاران امام با مدیریت ایشان صورت میپذیرفت، اغراق نیست.
شاید هیچ جملهای به رسایی تعبیری که حضرت امام خمینی در شهادت آیتالله دکتر بهشتی بیان داشتند حق مطلب را در مورد تبیین شخصیت ایشان ادا نکند: «بهشتی یک ملت بود برای ملت ما».
شهيد مظلوم دكتر بهشتي از چهرههاي درخشان فكري و سياسي بود كه انقلاب اسلامي به تاريخ اسلام هديه كرده است. عظمت شهيد مظلوم بهشتي در اين است كه از يك سو همواره بر لزوم تشكيلات تاكيد ورزيده و در جهت تحقق آن كوشيده است چرا كه از قرنها پيش نيروهاي اسلامي فاقد تشكيلات منسجم بودند و از همين ناحيه ضربههاي خوف ناك و مهلكي را متحمل بودند، و از سوي ديگر انقلاب را از انحراف و توقف مصون نگه داشت. شهيد مظلوم دكتر بهشتي را ميتوان يكي از معماران بزرگ تجديد بناي تفكر انقلابي و تشكيلاتي انقلاب اسلامي ايران به شمار آورد زيرا كه در زير لواي رهبري امام امت به هدايت انقلاب در جهت اسلام پرداخت و آن را از انحراف و انزوا يا توقف و ركود محفوظ داشت و در همين راه سرانجام خون پاكش در تداوم بخشيدن به انقلاب و رسواكردن چهره اهريمنان و منافقان بر خاك ريخته است. شهيد بهشتي از چهرههاي بزرگ، سياسي و فكري تاريخ معاصر اسلام است او استراتژيست و طراح بزرگ انقلاب و دور انديش و تيزبين بود و با بينش عميق اسلامي تشخيص ميداد كه راه درست كدام و جهت و سمت صراط مستقيم الهي كجاست. بينش سياسي نيرومند از موانع را تشخيص و براي رفع آن اقدامات لازم را به عمل ميآورد. آگاهي سياسي شهيد بهشتي عظيم و گسترده بود، او انگيزههاي محوري و اصلي آن سوي موضعگيريهاي نفاقآميز گروهكها را به سرعت تشخيص ميداد و براي خنثي ساختن آن مبادرت ميورزيد و در يك كلام دكتر بهشتي مرد عمل بود و نه مرد گفتار، سخنران بود اما به مرز سخن بسنده نميكرد، تدبر يكي از ويژگيهاي ديگر دكتر بهشتي بود، او ميدانست كه در كدام موقع، كدام سخن يا اقدام مناسب است و سخن را چگونه بايد گفت و كار را تحت چه عنواني بايد به انجام رساند كه هم وصول به هدف سهل باشد و هم بهانهاي به دست مخالفان داده نشود. شهيد بهشتي طراح عمده انقلاب و خط امام بود وي در اكثر موارد در به راه انداختن جريانهاي اصيل اسلامي پيشتاز بوده است. تا پيروزي انقلاب دكتر بهشتي در تحقق خواستهاي امام و خنثي ساختن مانورهاي سازشگرانه ليبرالها نقش اصلي را ايفا ميكرد. شهيد دكتر بهشتي نقش مهمي در تأسيس مجلس خبرگان و حفظ اصالت آن داشت. او شديداً اصرار ميورزيد كه بايد ملت به كساني رأي دهند كه سوابق آنها نشان داده باشد كه معتقد به اسلام انقلابياند.
انديشه و مشي سياسي و اجتماعي شهيد مظلوم بهشتي ناشي از ايدئولوژي اسلامي و نحوه برداشت او از تعاليم اسلام بود، او را بايد يك عالم اسلامشناس و يك مصلح روحاني دانست كه به شيوه صد در صد اسلامي بدون دنبالهروي از غرب يا التقاط ميان اسلام و شيوههاي غربي، طالب اصلاح جامعه بود، او ميانديشيد كه اسلام، هم دين است و هم دولت، هم ايدئولوژي است و هم نظام حكومت. اسلام دين و دوله، هم دين است و هم زندگي، اسلام دين و حياه، بنابراين عالمي رباني بود از تبار ابوذر و عمار، كه آرزو داشت بار ديگر اسلام با همه ابعادش از جمله بعد سياسياش، مجدداً در جامعه اسلامي و در جهان پياده شود و خود واحدي مستقل از گرايشهاي شرقي و غربي و نيرويي منفرد در قبال دو ابرقدرت و اقمارش در عرصه جهاني حضور داشته باشد.
پيش از قيام شكوهمند روحانيت به رهبري حضرت امام خميني، مبارزات عقيدتي و سياسي شهيد مظلوم دكتر بهشتي به طور رسمي و به صورت سازمان يافته و حاد با تكيه به رهبري امام كه خود تربيت يافته مكتب او بود در ابعاد گوناگون آغاز شد، مبارزات عقيدتي وي بر اين اساس بود كه در مجامع روشنفكران راجع به مسائل اسلامي، آرا و نظرات نويني اظهار ميكرد كه با طرز تفكر قشريون سنتي وفق نميداد و لهذا برخي از آنان با وي به نزاع پرداختند و او را هدف تيرهاي تهمت و افترا قرار دادند و از سوي ديگر آماج تيرهاي سهمگين وابستگان به شرق و التقاطيون ماترياليست و منافقان بيچهره قرار گرفت كه در ۷ تير به صورت انفجار عقدهها و احقاء جاهلي در آمد. شهيد مظلوم بهشتي، شيوهاي را در مبارزه با رژيم پيش گرفته بود كه جز معدودي از انقلابيون سرشناس ايراني كسي مانند وي عمل نكرده است. او از پيشوايان راستين اسلام و امامان اهلبيت، اين درس را آموخته بود، شيوه سياسي وي يك نوع تاكتيك مكتبي و هدفدار بود، وي در نوشتهها و گفتارهايش پرخاشگر و متظاهر به انقلابي بودن شهرت نيافت او معتقد بود مبارزه بايد از روي نقشه صحيح و با تمهيد مقدمات و همراه با تشكيلات منسجم باشد تا به نتيجه برسد. او در فكر پايهريزي بنيادهاي اصيل براي انقلاب بود تا اسلاميت انقلاب حفظ شود. او مرد حقي بود كه از مولايش علي (ع) اخلاص عمل آموخته و به راه امامان بر حق گام بر ميداشت. آيا ميتوان نقش سازندگي وي را در انقلاب، از راه بيان و قلم و سازمان و ايدئولوژي ساختن ناديده گرفت.
شهيد بهشتي بسيار خونسرد و بردبار بود لذا از تهمتها باك نداشت و با همان روش حكيمانه خود مردانه ايستادگي ميكرد كه مبارزه حق با چيزي شبيه حق بود، اما رنج ميبرد و از كساني كه او را ميشناختند و سالها همكار و همنشين او بودند و به ناحق، حقش را نديده گرفته و نقش او را در سازندگي نسل جديد اسلامي با شناخت اسلام راستين به آب ميدادند شكايت و گله ميكرد و خوب ميدانست كه از كجا ضربه ميخورد، او رژيم شاه و صهيونيزم بينالمللي را دشمنان قسم خورده تجديد تفكر اسلامي و محرك اصلي آن اعمال ناروا ميدانست كه با چند واسطه اين طرز فكر جديد اسلامي و حاميان و ناشران آن را ميكوبيدند. او گاهي چنان از طرف مخالفين با اتهامات ساختگي در فشار قرار ميگرفت كه حوزه واكنش در برابر آنها برايش تنگنا ميآفريد، بخصوص كه او قبل از همهچيز يك روحاني سرشناس بود، حرمت را جلب مينمود و اين امر به خويشتنداري، مردمداري و رعايت عواطف و احساسات و آداب و رسوم مردم و روحانيت نياز داشت. بهشتي يك مصلح واقعي بود، كه با اخلاق علوي خويش و سكوت عليوارش درس وارستگي و تهذيب را القاء مينمود.
او در تأسيس، سازمان دادن و هماهنگ كردن و تاكيد بر تشكيل احزاب و مجامع اسلامي مهارت شگرفي داشت اما نقش عمده وي جهت دادن و توجيه اين مجامع به سمت اسلام راستين انقلابي و هدايت آنها در كانال واقعي و صراط مستقيم و جلوگيري از انحرافات و برداشتهاي غلط از غربگرايي و شرقگرايي قشر روشنفكر ميباشد. شهيد مظلوم دكتر بهشتي يكي از مغزهاي متفكر و مؤثر در سازماندهي روحانيت مبارز بود. شهيد مظلوم در ميان قشر مبارز اعم از روحاني و روشنفكر مقام و موقعيت والايي داشت شايد بيش از اكثر دوستانش در ايجاد رابطه ميان اين دو عنصر اصلي انقلاب اسلامي نقش داشت اين دو قطب را كه به حكم سياست استعماري در برابر هم و جداي از يكديگر بودند، آشتي داد تا آنجا كه زبان يكديگر را درك و دو بازوي تواناي انقلاب را تشكيل دادند.
در خصوص رابطه دكتر بهشتي با امام گفتني است كه سابقه او با امام و اعتماد كامل به وي او را در سالهاي مبارزه به صورت يكي از صاحبان سِر امام و رازدار انقلاب درآورده بود و نقش خود را از اين رهگذر به خوبي ايفا ميكرد او يكي از بهترين افرادي بود كه ميتوانست رابطه ميان امام و قشرهاي مبارز اعم از روحاني و روشنفكر باشد و خط مشي امام را به گروهها، گرايشها و افكار و پيغامهاي گروهها را به عرض امام برساند. بهشتي را بايد يكي از چارهانديشان ضرورت انقلاب و حلال مشكلات روزمره كه به دست عمال رژيم و اعوان و انصارش يا به دست خود انقلابيون از روي خامي و ندانمكاري صورت ميگرفت دانست. ايشان بسيار تيزهوش و كاردان و مدبر بود. و در كارهاي انقلابي مانند اعتصابها و راهپيماييها، نوشتن اعلاميهها، جبههگيريها و برخوردها صاحبنظر و قطب ارشاد و مرجع رجوع و تصميمگيرنده بود. آنچه گويا در شيوه فعاليتهاي سياسي مرحوم بهشتي از قلم افتاده، آن است كه وي در انجام كارهاي حساس همواره از دوستان نزديك و باوفاي خويش مدد ميگرفت و كارها را به نام و به دست آنان اجرا ميكرد و خود به طور مستقيم و غيرعلني حساب كار را داشت.
رهبر انقلاب در غم از دست دادن بهشتی :
خون شهدای هفتم تیر، آسیب ناپذیری انقلاب را تضمین کرد.
حادثه هفتم تیر باعث فروزانتر شدن شعله انقلاب و استحکام صفوف مردم شد.
شهید بهشتی مظهر و نشامه خصوصیات این هفتاد و دو تن بود.
گزيده سخنان شهيد مظلوم دكتر بهشتي:
– بهشت را به بها دهند نه به بهانه.
- ای انسان، تو سازنده تاریخ و آینده هستی، تو قیامتت را هم خودت میسازی، حتی بهشت و دوزخ به دست تو ساخته میشود.
– حسینیان همواره با یزیدیان در ستیزند.
– انسان با عمل صالح ساخته میشود و ایمان با عمل صالح محکمتر میگردد.
– آنچه برای همه بسیار مهم است تاکید بر روی آرمانها و ارزش ها و نظام اصیل ارزشی اسلام است.
– با نیروی مردم، انقلاب تداوم خود را تضمین خواهد کرد.
– آنها که خدا ترسند، آنها که مهار خویشتن را دارند، آنها باید حکومت کنند..
- ما ایمانمان را، اخلاصمان را، عملمان را درست و با اسلام منطبق میکنیم، این را داشته باشیم یاری خدا، تضمین شده است.
– جاذبه در حد اعلا و دافعه در حداقل ضرورت.
– برخورد آراء و افکار، نیازی به استفاده از چماق ندارد.
- یک ملت زنده حتی یک لحظه هم در دفاع از خودش و تلاش برای به زانو در آوردن دشمن نباید درنگ کند.
- اسلام به ما آموخته است که نسبت به دشمنان دروغ نگوییم، تهمت و افتراء نزنیم و فحش ندهیم.
- ما پیروان حسین(ع) مرگ خونین را بر زندگی ذلتبار با یزیدیان ترجیح میدهیم.
– کسانی را انتخاب کنید که تشنه قدرت نباشند. تشنگان قدرت حق حکومت کردن ندارند.
- من برخورد تلخ صادقانه را به برخورد شیرین منافقانه ترجیح میدهم.
- تا زمانی که کاری انجام ندهیم، برای مردم بازگو نمیکنیم.
- انتقاد از خویشتن را جزء برنامههای خود قرار دهید.
- جامعه باید به سمت موضعگیریهای وحدتزا برود.
- ما شیفتگانخدمتیم، نه تشنگان قدرت.
- ما راست قامتان، جاودانه تاریخ خواهیم ماند.
{jcomments on}
نظرات