درباره شهید مدرس

در زمان‌های گذشته، بسیاری از رجال دولتی و نمایندگان مجلس شورای ملی در دو، سه دوره‌ی اول که واقعاً نماینده بودند و به وسیله‌ی مردم انتخاب می‌شدند- و این، قبل از زمانی بود که رضاشاه، دست روی مجلس گذاشت- با دادن امتیازات به بیگانگان، مخالف بودند. شخصیت‌های وطن‌دوست و ملی واقعی، حاضر نبودند امتیازات بدهند. اما در عین‌حال، جرأت مخالفت هم نداشتند. چرا جرأت نداشتند؟ چون مردم پشت سرشان نبودند و در واقع وجهه‌ی مردمی نداشتند.تا یک نخست‌وزیر می‌آمد کلمه‌ای بگوید که بوی اصطکاک با منافع خارجی‌ها را داشته باشد، از کار برکنارش می‌کردند. تا یک رجل دولتی می‌آمد قیافه‌ای بگیرد و حرفی بزند که بوی اعتراض به امتیازات خارجی بدهد، فوراً از قدرت ساقطش می‌کردند و به دنبال کارش می‌رفت! 

اگر کسی هم مثل مرحوم مدرس رضوان‌ الله ‌علیه، سرسخت بود، کتکش می‌زدند، محبوسش می‌کردند، تبعیدش می‌کردند و بعد هم به دست قلدری مثل رضاخان، با دهان روزه، در ماه رمضان، شهیدش می‌کردند.رجالی که جرأت و ایمان مدرس را نداشتند، تا یک کلمه حرف می‌زدند، با چشم غرهّ‌ای از طرف اربابان خارجی مواجه می‌شدند و فوراً سکوت می‌کردند. لذا امتیازات خارجی‌ها در ایران، روزبه‌روز بیشتر شد.

آخرین اخبار

من امیدوارم که آقایان بدون اینکه جهات نفسیت را در نظر داشته باشند، و بدون اینکه اغراض خودشان را و مخالفت‌هاى شخصى که با اشخاص دارند در نظر داشته باشند، به آن چیزى که وکیل او، به آن چیزى که در آن چیز وکیل هستند، اندیشه کنند و مباحثه کنند و شور کنند. (صحیفه امام ، جلد ۱۲، ص۳۴۵)